گفته ها و نکته ها
سعید مدانلو
سناریوی بعدی:
اسلام گوشت قربونی میشود! با شرکت حُسّین شریعتمداری، مح-------مود ِ احمدی نژاد. داستان اینکه خامنه ای در نقش پدر ِ فرزندی جَلَب و بازیگوش و قابل احترام مدرک را به پسر تنفیذ میکند. احمدی نژاد خودش قبلاً بخشی از سناریو را از بابت رابطۀ پدر و پسری به مردم گفته بود.
آقا، این چراغ سفید نوربالا چیست میدهی؟ ″آقا″ یک لحظه چشمشن ندید نزدیک بود بیافتند توی دّره. این ″ناوزیر″ مشایی روی این حساب که مشنگ شده قرآن را داریه و دنبکی و قر کمریش کرد. این ″ناوزیر″ حتی گفت که دورۀ اسلامگرایی به سر آمده. تا اینجایش هم رفت و گفت، مردم اسراییل و ایران دشمن یکدیگر نیستند. ″اصلاح طلبها″ باید خجالت بکشند که میگویند مشایی را آیت الله ها قبول ندارند بنابراین آنها هم قبولشان ندارند. مشایی ذخیره آخرت حکومت است. مشایی یک تو دهنی محکم احمدی نژاد به جماعت ″اصلاح طلب″ است. پیام داستان مشایی و تعلل احمدی نژاد در پاسخ به خامنه ای چشمه آمدن برای جناح رقیب بود و بس. کاری را تو بخواهی انجام دهی از من بهتر ساخته است . قدرت را هم در دست دارم. در آنجا ولایت فقیه برای بقای جمهوری اسلامی از قدرتش مصالحه کرده است. آنها بهتر از ″اصلاح طلبها″ دست ولایت فقیه را وقتی که لازم شد از حکومت کوتاه و کوتاه تر میکنند. ″اصلاح طلب″ها نتوانستند. احمدی نژاد و دارودسته مربوطه ضرورت سرمایه اسلامی را بهتر درک میکنند. آنجا دیگر قرار است تنها ″آقا″ نقش ″ارشادی″ تر داشته باشد. لاینقطع سرکوب را به نام الله جل جلالهُ تایید کند. بخش بزرگی ازکل الاجمعین آخوندها مانده اند که کدام طرف برای ماندن اسلام در قدرت به صرفه تر است. درغرب رنگ ″سبز″ خیلی رنگ بازاری پیدا کرده. با مدهای دیگر تابستانی سر رقابت در پیش گرفته. چه ″اصلاح طلب″ چه جناح حاکم هر دو به یک سمت میروند. منتها جناح حاکم از این نظر فرسنگها جلوتر از ″اصلاح طلبی″ گز میکند. ″سبز″ در مرکز خودش ناگزیر سیر تر و سیرتر میشود تا در اعلامیه اخیر موسوی کاملاً خودش را سیاه معرفی کند. آخوند کدام را انتخاب کند به حال حکومتش بهتر است؟ شما بگو! منتها به نظر من ″مشایی گونه″ کردن جمهوری اسلامی بیشتر در مَثل به همان خردجال نزدیک است که قبل از امام زمان ظهور میکند و همه را می فریبد! ما که گفتیم احمدی نژاد رکابدار امام زمان است. تا خر دجال نیاید امام زمان چگونه میتواند ظهور کند؟
یک خبر اقتصادی – سیاسی:
رسانه و امکانات سیاسی فروشان غرب برای برطرف کردن تنگی زمان ″جنبش سبز″ مبالغی نامعلوم با بهره ای نامعلوم به ربح مرکب از نوع اضطراری و اصیل چهار عمل اصلی بازاری، به آنها زمان قرض داده اند.
بازداشتگاه قمر بنی هاشم:
در میان چهارتا روشده از چهارصدتا مخفی مانده بازداشتگاههای مخوف جمهوری اسلامی و اسامی کهریزک و پاسارگاد، یکی هم قمربنی هاشم است. بیچاره قمر بنی هاشم. بچه که بودیم دستهاشو توی تعزیه میبریدند جای خون میکورکروم میرختند و از مردم بابت مظلومیتش پول میگرفتند. این مظلوم بی دست، شکنجه خونه را بنامش کردین؟ اگر یک کمی فهم اسلامی داشتین اسم قمر بنی هاشمو روی پلهای مملکت اسلام میذاشتین که پلها خراب نشن!
گرسر ِ رشته بگسلد:
نشان داده شدن عکسهای دادگاههای اخیر ″اصلاح طلب″ ها، مندرجات شهود و تفاسیر پشت آن بیشترین اثر سیاسی و اجتماعی اش براین بود که پتۀ کل جمهوری اسلامی نزد مردم به آب داده شد. به غیر این هیچگونه دست آوردی برای دو طرف متخاصم مدعی حاکمیت اسلامی نداشت. این یکی از همان دادگاههای به قیاس، بسیار و بسیار غیروحشیانه تر از کل تاریخ سی ساله و پر صفحات دادگاههای جمهوری اسلامی بود که در زمان التهاب جنبش سرنگونی نشان مردم داده شد. سنگینی پرونده های انواع دادگاهها و بازداشتگاههای مخوف کشتار و تعزیر جمهوری اسلامی متعلق به بعد از ″انتخابات″ اخیر نیست و نه حتی از زمان خاتمی شروع شد. گر سر ِ رشته بگسلد تا ته رشته بگسلند.
نصیحت اسلامی رک و راست یک آیت الله به مردم!:
مردم!
اگر میخواهید اسلام در مملکتتان باقی بماند باید از جمهوری اسلامی به هر شکل و شمایلیشده پشتیبانی کنید.وگرنه دیگر دورۀ آزادی برابر حقوق لامذهبی و مذهب فرا میرسد. آنوقت مذهب سر ِ ششماه قد ِ صدتومن ِ امروز، خریدار پیدا نخواهد کرد.
آیت الله ها و عمود خیمۀ اسلام!
جمهوری اسلامی با تمام وجودش آرزو میکند همین حالا یک جایی در دنیا خراب شود شاید او از ″مواهب″ قضیه، نفسی کشید. دم ِ آخر نزدیک است. اگر بدانید که تا چه اندازه احمدی نژاد دلش لک زده بلکه بتواند یک جایی توی دنیا به خواست امام زمان یک بلوا بپاکند. چقدر خوب بود می شد یک مانور تمیز ″ضد صیهونیست بازی″ اومد.
جمهوری اسلامی دیگر قدرت آتش افروزی خارج از مرزهای ایران را ندارد. قلدرترها حالا همۀ حلقوم های لجستیکی و اقتصادیش را راحت تر میتوانند بفشارند. نگهداشتن مشایی به عنوان مشاور اول بابت همان چند چشمه ″مردم ایران با مردم اسراییل دشمن نیستند و دورۀ اسلام گرایی دیگر تمام است و جنبش کمر و داریه و قرآن″ ذخیرۀ و برگ آخرجناح حاکم بدون ″ولایت فقیه″ برای روز مباداست که با سرعت دارد نزدیک می شود. همۀ ماجرا سر این بود و بس. ″عمود خیمه اسلام″ ناگزیر است از دست ولایت فقیه هم گرفته شود. علت میل ِ به گریز ِ ملاهای کلان به نجف، ناگزیری حاکمیت به متمرکز شدن در بخش نظامی است. ضرورت این تمرکز، برای آیت الله ها هم در مورد عمود اسلام تکلیف تعیین میکند. البته بخشی از آیت الله ها که شرایط ″جیره بگیر دستگاه″ را میپذیرند، بسم الله! بخشهای منافع دار سرمایه اسلامی و نمایندگان سیاسیشان از هر قماش، جذبِ روند کانسنتره شدن جمهوری اسلامی در نظامیگری میشوند. در حقیقت به دنبال آنی که به عمود خیمه تکیه دارد میروند. مجلس مافیای اسلامی این روزها بلاتکلیف مانده است. همه چیز احمدی نژاد. سرشان را هرطرف برمیگردانند عکس احمدی نژاد است. حالا دیگر ″سبز″ موسوی هرچه بیشتر با بخش نظامی جمهوری اسلامی سر و کار خواهد داشت. جمهوری اسلامی در تدارک راه انداختن کربلای دوم است. جناح حاکم تمام سعیش بر این است تا آنچه که در پیش دارد را به وقایع زمان علی و جنگها و کاراکترهای تاریخی آنزمان تشبیه کند. در آنجا طلحه و زبیر دوتا از انصار مهم محمد که علی خنجریشان کرد و حتی عایشه را میتوانند به خاتمی و موسوی و کروبی شبیه کند. ولی این راه که میرود راه کربلاست. حال چه کربلا باشد چه جمل چه نهروان، باید به جد جلویش را گرفت.
چرا باید به جمهوری اسلامی فرصت داد یک کشتار بی رحمانۀ دیگر راه بیاندازد؟ چرا نباید هرچه سریع تر به فکر از میان برداشتنش بود؟ هرچه میگذرد چاره ای بجز خطرناکتر شدن در خود نمی یابد. هرچه بیشتر ماندنش به درد چه میخورد؟ اصلاً برای یک روز بیشتر از این، جایز است که وجود داشته باشد؟ چرا خواست دل مردم که از اواخر زمان رفسنجانی آغاز شده بود و هزار جور بلا به سرش آوردند و هنوز چه بسا بسیار محمکتر از آن در تمام وجودشان حضور دارد را نباید همین امروز فریاد زد؟ مرحله مرحله کردن سقوط محتوم جمهوری اسلامی تا اینجا چه سود و ثمری برای مردم داشت؟ هشت سال در انتظار معجزۀ خاتمی و چهارسال تقدیم شده به گنده لات جمهوری اسلامی و تحمیل اینهمه فلاکت و لطمات اضافی و گسیختگی روابط انسانی به جامعه کجایش خوب بود؟
به نظر میرسد یک فرصت دیگر دارد به طبقه کارگر آزموده تر ایران، به زنِ تا به آخر زیربار نروی آن مملکت، به کودک به جوان در آنجا و بی بروبرگرد به ممالک و جوامع اسلام زده و به انسان در سراسر کره ارض رو میکند. کمونیسم کارگری بهتراست برای هرچه زودتر پایان بخشیدن به مرحله سازیهای سرمایه عجله کند. بشرطیکه سرپیچ ها خلاص نرود! بسیار حرفها برای گفتن دارد و بسیار کار برای انجام دادن.
شعار محوری ″جنبش سبز″:
″ نگو، مرگ بر جمهوری اسلامی″
دوم اوت ۲۰۰۹